
وقتی آنها ورزشها و فنون ابداعی ما را معادلسازی می کنند، چرا ما نکنیم؟ هر وقت در کشتی به جای «one hand and one leg» گفتند «یه دست و یه پا» و به جای «little dog» هم گفتند «سگک» ما هم تخته برف را فراموش میکنیم و میگوییم «اسنوبورد».
عجالتا ترجمههای دیگری از رشتهها و اصطلاحات ورزشی ارائه میشود اما باب مذاکره با غرب باز است و اگر مایل باشند میتوانیم در نشستهای آینده طوری که حقوق ملت ایران هم لحاظ شود، بر سر برخی تلفظ ها با هم توافق کنیم.
واترپلو – water+polo = برنج آبکش
بدمینتون = bad + min + ton = صداشو کم کن زشته
تنیس = ten + is = ده است
پینت بال = paint + ball = توپ نقاشی
گلف = gulf = خلیج همیشه فارس
ایروبیک = air + bic = خودکار هوایی
ریباند = re + band = بازپخش نوار
کرنر = corn + er = ذرت کار
رانینگ = run + ing = بدو بدو
سرویس = ser + vis = آقای قوی
فورهند = for + hand = برای دست