فرهنگ
پرونده های اصلی

ساده گرفتن زندگی و تحمّل دشواریهای آن خوب است امّا امان از زمانی که این سادهگیری تبدیل به بیخیالی شود که این بیخیالی و بیتوجّهی آفتی میشود و کمکم ریشۀ زندگی را میخشکاند. حال این بیخیالی میخواهد سستی در دین باشد و نمازها را آخر وقتی ادا یا قضا کند؛ یا اینکه اسراف باشد و چراغی را بیهوده روشن یا شیرآبی را بدون استفاده باز نگهدارد یا اصلا کمتوجّهی به تربیت فرزندانی باشد که قرار است چشم و چراغ دین باشند و نگهدار نام نیک والدین. اصلا به همین دلیل است که امیرمومنان علی علیهالسلام فرمودهاند: «بزرگترین گناه نزد خدای سبحان، گناهی است که در چشم گنهکار کوچک شمرده شود.»

هر ماه و روزی که میگذرد اندازه صحفة نمایشگر موبایل، کامپیوتر، تلویزیون و ... بزرگ و بزرگتر میشود و وسایل تکنولوژیک دیجیتالی جدید روز به روز در زندگی ما بیشتر و سهم به سزایی در نحوة زندگی ما پیدا میکنند و اوقات بسیار زیادی را در محیطهای مجازی اینگونه به سر میکنیم. زمان و مدل زندگی که ما در محیطهای مجاز (Virtual) تجربه میکنیم رو به گسترش است. مجاز را متضاد با حقیقت است. در این پرونده سعی میکنیم دربارة سبک زندگی که وسایل تکنولوژیک ایجاد میکنند، بیندیشیم و به سوالات ذیل پاسخ بدهیم، سبک زندگی تکنولوژیک چه ویژگیهایی دارد؟ چرا مدت زمانی را که در محیطهای مجازی میگذرانیم، روزبهروز در حال گسترش است؟ چرا آدمها از زندگی حقیقی به زندگی مجازی پناه میبرند؟ چرا سبک زندگی دیجیتالی در حال تبدیل شدن به شیوه مرسوم زندگی است؟ آیا از بیمعنایی و بی حقیقتی؛ به خلسههای اعتیادآور وسایل تکنولوژیک و محیطهای مجازی پناهنده میشویم؟ با گسترش روزبهروز ماهوراهها، فضاهای مجازی اینترنتی و ... که در لایههای مختلف اجتماعی رسوخ پیدا میکند؛ آیا زندگی مجازی سبک اصیل زندگی در آینده خواهد بود؟ آیا امکان دارد، در آینده محیطهای مجازی و وسایل تکنولوژیک آنقدر گسترده شوند که زندگی مجازی جایگزین زندگی حقیقی شود؟

«خانههای مجردی» امروزه به یکی از عواملی تبدیل شدهاست که موجبات نگرانی خانوادهها و مسئولین کشور را فراهم ساخته و به موضوعی جدی برای سیاستگذاران تبدیل شده است. از این جهت، به نظر میرسد، یافتن علل و عوامل ریشهای که منجر به این پدیدهی اجتماعی شده و هم چنین بررسی نتایج حاصل از آن، بسیار ضروری و حائز اهمیّت است. در این پرونده به سراغ این موضوع به شدّت رو به گسترش و تا اندازۀ بسیاری مغفول مانده رفتهایم تا با بررسی زوایای پنهان آن اندکی به درک عمق فاجعهای که در جامعۀ جوانمان در حال رخ دادن است کمک کنیم.

در دنیایی امروز بانکها به مانند سر اقتصادی جوامع میمانند که شاه راه عبور مراودات مالی از آنها میگذرد. پس نقش بانکها را در سیستم اقتصادی نمیتوان نادیده گرفت زیرا که مبنای عمل و فلسفهی وجودی آنها است که میتواند معاش مردم یک سرزمین را از عرش به فرش ببرد و یا آنکه راه سعادت را برای مردمی رقم زند. لذا در پروندهی پیش رو به دو مفهوم کلی دربارهی نظام بانکی پرداختشده است که اولاً خواستگاه و دلیل پیدایش بانکها را بررسی کنیم و همچنینی نگاهی داشته باشیم به سازوکار وامدهی که بانکها از آن پیروی میکنند.

نمیتوان همه چیز را به گردن استکبار جهانی انداخت و گفت عادت به استفادهی غیرصحیح و مصرف مسرفانه، همه متاثر از اقتصاد مصرفگرای غربی است! اگر نگاهی به سطل زباله خانه خود بیاندازیم، پر است از کاغذهایی که میشود از روی دیگر آنها برای چکنویس استفاده کرد. بارها پیش آمده آب باقی مانده در لیوان را به جای ریختن پای گلدان در سینک ظرفشویی خالی کردیم و حتی گاهی نوشیدن چای را تا انتهای فنجان دور از شان خود دانستهایم! داشتن رفتار مصرفی صحیح و متعادل، مولفهای است که برای داشتن جامعهای سالم از هر فرد مورد انتظار میباشد. توجه اسلام نیز به مسائلی چون میانهروی، قناعت و دوری از زیادهروی، اهمیت این موضوع را برای ما با دوچندان میکند. مواردی که در این پرونده سعی شده به آن بپردازیم، شناخت علل انحرافات در مصرف و راههای جلوگیری از اسراف میباشد.